اما به رغم این امتیاز فیلمسازان این کشور برای فیلمسازی مشکلات فراوانی دارند و در این امر نیازمند برنامهریزی دقیق، برنامه مالی مشخص و البته اندکی شانس هستند.
ژاکوب برگر، فیلمساز مطرح سوئیسی که در جشنواره بینالمللی فیلم مونترال جایزه بهترین کارگردانی رادریافت کرد در این زمینه میگوید: ما با توجه به بودجه اندک باید به دنبال شیوههای متفاوتی برای فیلمسازی باشیم چون حتی بودجههای 2 تا 3 میلیون فرانکی برای هر فیلم هم تضمین شده نیست.
تبینا اوبرلی، کارگردان فیلم خوب «دیرشکفتهها» ضمن تأیید گفتههای برگر به آن اضافه میکند: سوئیس از لحاظ مالی محدودیتی ندارد ولی دولت این کشور چندان علاقهای به هزینه برای ساخت فیلم ندارد واین موضوع حتی در مقایسه با کشورهای کوچک اروپایی کاملاً واضح است.
برای مثال در دانمارک بین کارگردانان جوان و تازهکار که علاقهمند به دریافت بودجه دولتی هستند و متولیان امر توزیع بودجه در دولت رابطه مستقیم وجود دارد اما در سوئیس از این گونه اقدامات صورت نمیگیرد هرچند که وعدههایی در این زمینه داده شده است.
سازمانهای حامی فیلمسازی در سوئیس بیش از اینکه بودجهای را صرف ساخت فیلمهای بلند کنند، برای ساخت مستندهای کوتاه ابراز علاقه میکنند.
توماس ایمباخ کارگردانی که امسال فیلم بلند «من یک کارمند بانک سوئیسی بودم» از ادامه جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد خاطرنشان میکند: برای من تأمین بودجه فیلم چندان ساده نبود ولی امسال با خوششانسی توانستم بالاخره طرح ساخت فیلم مورد علاقهام را عملی کنم.بنابراین فیلمسازان جوان سوئیسی همواره بر سر دوراهی قرار دارند.
آنها میتوانند فیلمهای ارزان و یا مستند بسازند یا اینکه برای ساخت فیلم بلند به سراغ شرکای بینالمللی بروند ولی انتخاب راه دوم هم مشکلات خاص خود را داراست. برگر اشاره میکند: تولید مشترک عمدتاً موجب محو نشانههای «سوئیسی بودن» فیلمها میشود و به احتمال فراوان سرمایهگذار خارجی ترجیح میدهد تا هنرپیشهای غیرسوئیسی را برای تضمین بازگشت سرمایهاش به فیلم بیاورد.
ولی اگر این شرکت قصد استفاده از هنرپیشههای سوئیسی را داشته باشد، امکان انتخاب برای او بسیار محدود خواهد بود و البته همین تعداد اندک هم به 3 زبان مختلف ایتالیایی، فرانسه یا آلمانی صحبت میکنند.
برای مثال ژان واتنر از پرتغال (محل سکونتش) به زادگاهش سوئیس بازگشت تا دومین فیلم بلندش تحت عنوان Pas douce را بسازد اما برای یافتن بازیگر زن نقشاول که بایستی یک سوئیسی فرانسویزبان میبود، به مشکلات جدی برخورد کرد.
اکثر هنرپیشگان سوئیسی، بازیگر تئاتر هستند و تجربه اندکی مقابل دوربین دارند و در نهایت واتنر مجبور شد از ایزیلد لبسکو هنرپیشه فرانسوی برای فیلمش استفاده کند. او درباره نکات مثبت و منفی فیلمسازی در سوئیس میگوید: سوئیس مثل یک استودیوی بزرگ فیلمسازی است و از لحاظ لوکیشن یکی از بهترین کشورهای جهان محسوب میشود چون شما بناها و مناظر مختلفی را در اختیار دارید و حتی میتوانید در یک نما چند فصل داشته باشید ولی پس از پایان فیلمبرداری دردسرها شروع میشود که مهمتر از همه بازاریابی فیلم است.
در سوئیس با جمعیت 5/7 میلیون نفری، بازگشت سرمایه فیلمها با شرایط دشواری امکانپذیر است و اکثر فیلمها بایستی برای تأمین هزینههایشان توزیع کننده خارجی داشته باشند.
اما برگر تأکید میکند که بازاریابی فیلمهای کمهزینه در خارج از سوئیس هم با دشواری صورت میگیرد و توزیعکنندگان کمتر تمایل دارند تا ریسک توزیع فیلمهای گمنام سوئیسی را بپذیرند.
از این رو فیلم «یک روز» از برگر فقط در سوئیس و آن هم در منطقه فرانسویزبان توزیع شد و فیلم من یک بانکدار سوئیسی بودم هم فقط در منطقه آلمانی زبان سوئیس پخش شد. خوششانسترین فیلم « pas douce» از واتنر بود که در هر 2 منطقه آلمانی و فرانسوی زبان سوئیس توزیع شد ولی در هیچ کشور دیگر اروپایی اکران نشد!
برخی از تحلیلگران معتقدند سینمای سوئیس هنوز دچار بحران هویت است و راه طولانی برای یافتن جایگاهی ثابت در عرصه جهانی دارد. آنتون مونو، یکی از مؤسسان جشنواره بینالمللی فیلم زوریخ در این زمینه میگوید: سوئیس کشوری است که از دیرباز برای معرفی سینمای محلیاش دچار مشکل بوده است و تنوع زبانی در کشور به این شکل قدیمی دامن زده است.
اما سال گذشته جامعه فیلمسازی سوئیس با یک اتفاق امیدوارکننده روبهرو شد و برای نخستین بار 10 درصد میزان فروش فیلمها به فیلمهای سوئیسی تعلق گرفت در حالیکه این آمار در سالهای قبل تنها 5 درصد بود.
فیلم های سوئیسی در سال 2005، 840 هزار تماشاگر داشتند ولی در سال 2006 این آمار به 64/1 میلیون نفر رسیده است اما برخی از دستاندرکاران سینمای سوئیسی با احتیاط به این آمار نگاه میکنند.
مارسل هون که شرکت فیلمسازیاش (T&C Film) پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای سوئیس تحت عنوان «سازنده سوئیسی» را در سال 1979 تولید کرد، معتقد است که برای فقط این آمار باید میزان حمایت مالی از فیلمسازان سوئیسی افزایشی قابل توجه داشته باشد. وی در ادامه میافزاید: در سالهای اخیر تلویزیون سوئیس حامی مالی جشنواره بینالمللی فیلم زوریخ بوده است و شرایط مالی این جشنواره که مهمترین رویداد سینمایی در سوئیس به شمار میآید، اکنون راضی کننده است.
ولی میزان حمایت دولتی از سینما کاملاً ناامیدکننده است. از این رو تصور نمیکنم که موفقیت آماری گیشهای سینمای سوئیس بتواند نشاندهنده رنسانس مالی باشد و باید کاری کرد تا نگاه توزیع کنندگان خارجی به فیلمهای سوئیسی تغییر یابد و حس بدبینی که در شرایط فعلی وجود دارد، از میان برود.
هفته نامه ورایتی- 29 سپتامبر